هر «لحظه» پتانسیل نامحدودی برای ساختن آینده دارد. هر تصمیم کوچکی که برچسب شود و بچسبد به صورت هر ثانیه، میتواند خالق حادثه باشد. حادثه یا حوادثی که عموماً خود قربانی لحظهها و حوادث بعد میشوند و لابه لای روزمرگیهای پر هیاهو، پتک فراموشی میخورند.
اما میشود که یک شب این ثانیهها - زنجیروار - دست در دست هم دقایقی را خلق میکنند که هیچ لحظه و هیچ ثانیه و حادثه ای نمیتواند پامالشان کند. یک سال میگذرد و از آن، تنها یک دقیقه همراهت میماند و چند سال میگذرد و همان...
آینده شاید در کلیترین شکل، رفتن از موقعیت «الف» به موقعیت «ب» تصور شود اما به نظر نمیرسد مسیر این حرکت از پیش تعیین شده و یگانه باشد. در ژرفنای هر لحظه، راه های چندگانه و شاخه های بی شمار و میانبرها و بی راهه های بی تعدادی انتظار میکشند تا انتخاب شوند. شاخه های سرنوشت شاید..
شاید اگر احترام لحظات و دقایق و ساعتها همین طور بی جهت تلف نشود، این شاخه های سرنوشت مسیر هموارتری بیافرینند و شاید اینها همه یک خیال باطل است.
سلام، ممنونم از حضورتون.
چشم، سعی می کنم اگر مشکلی داشت تصحیح کنم
نمیگم خوب بود فقط میتونم بگم جالب بود منو تو فکر برد.....
سلام، با غزلی بروزم و منتظر حضور شما...
سلام چرا اینقد دیر مینویسی! نوشته هاتو دوست دارم با بقیه نوشته ها فرق میکنه منتظرم.........
سلام
آقا مهران ممنون از نوشته زیبایتان... واقعاً با احساس می نویسی....تشکر
...
شورش جان با مقاله دوللو مصطفی شوریده ای از دیار اورمیه.....
منتظر حضور شما سرور گرامی می باشم.... یا حق
"هر «لحظه» پتانسیل نامحدودی برای ساختن آینده دارد."
با این گزاره موافقم. اما معمولا این پتانسیل بالقوه است و کمتر بالفعل میشه. یعنی کمتر لحظهای در زندگی هست که آینده رو میسازه و بیشتر جمع لحظههاست (روزها و ماهها) که آینده رو میسازند.
به نظر من هر لحظه به طرز شگفتانگیزی پتانسیل این رو داره که به گذشته تبدیل بشه و صد در صد لحظات به گذشته تبدیل میشن و این پتانسیل بالفعل میشه.
از گذشته فقط تلخیها خوب به یاد من میمونه جوری که "هیچ لحظه و هیچ ثانیه و حادثهای نتونه پامالشن کنه"
مصطفی عزیزم ممنون از حضورت.
تحلیل بی نظیری بود اما اینکه لحظه به تنهایی سازنده آینده نیست و ماه و روز و... نقاشترند خیلی منظور نظر من نیست. اصولاً معتقدم جزئیات کلیات را میسازند و نقش این روزها و ماهها و... همه در لحظات تعریف میشوند. ممکن است یک ماه وقت صرف پرورش یک فعل شود و یا تدارک امکان صرف آن چند ساعت وقت لازم داشته باشد اما نهایتاً زمان صرف آن برای فاعل همان «لحظه» در نظر گرفته میشود.
معتقدم «گذشتن» و «طی شدن» لازمه، اصل و جزو خصوصیات ذاتی لحظه و بخشی از چیستی آن است و نمیتوان آن را قابلیت دانست و یا پتانسیل در نظر گرفت. با این توضیح منظور نگارنده غیر از آنچه گفتی نبود و ممنون که به درستی تحلیل کردی.
سلام دوست عزیز...
*** این کار با اینکه کمیتش این همه می لنگد بدون هیچ ویرایش و بازنگری بعد از نوشتن در محیط مجازی قرار گرفت. حسی مثل خوردن آلوچه های ترش و کال قلقلکم...