ورود ممنوع

نوشته ها و عکسهای مهران محمودی«شورش»

ورود ممنوع

نوشته ها و عکسهای مهران محمودی«شورش»

نمی دانم

خواب خودش را از پلک‌هایم آویزان کرده و در مقابل چشمم تاب می‌خورد و آینده محتمل و غیر محتمل و زیر و روی زندگی‌ام توی سرم والس می‌رقصند. می‌ترسم امروزم بشود حال روز حسین(ع) و فردایم بشود عاقبت یزید. صائب می‌فرماید:

تا سر رشته آهنگ به دست دگریست

تا به کی ناخن بیهوده بر این تار زنیم؟

سر رشته آهنگ زندگی کوفتی من بی چاره هم دست خودم که نیست*. بی چاره؟! بی چاره نه ... به قول «عشقی» :

بی چـــــــاره نیـــــستم من و در فکر چــــــاره ام

بی چاره آن کسی است که در فکر چاره نیست.

خارج از این حال و روز وخیم، این شب قدری التماس دعایم را هم کسی نیست بشنود و بخواند. نشسته‌ام یک گوشه تنهایی و زانوی غم بی صاحبم را چپانده‌ام توی بغل بیخودم.  این بیت از مهستی گنجوی که خاطرم می‌رسد چه وصف حال است انصافاً. می‌فرماید:

همدمی دلسوز نبود «مه ستی» را، همچو شمع

خــــود ببــاید اشـک ریـــزد در عــزای خــــویشتن


___________________________________________

* تتابع اضافات هم توی این حال و اوضاع یک پا صنعتگری است برای خودش. خرده نگیرید (:

 

نظرات 3 + ارسال نظر
ری را جویباری یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:48 ق.ظ http://www.gharibanegi.blogfa.com

سلام...

سپاس فراوان از اینکه به میهمانی واژه هایم آمدید.


پیروز - سرفراز- ماندگار-برقرار باشید.

رامین هاشمی یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ق.ظ http://gizilgul.mihanblog.com

سپاس از اینکه قدم رنجه فرمودین، امید که در مهمانی بعدی نظر محتوایی هم بفرمائید.

علی سیار یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:29 ب.ظ http://ali-sayyar.blogfa.com

سلام، مرسی از دعوت
زیبا بود، اما چه شده که نوشته تان این قدر ناراحت شده نمی دانم!
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد